زنده گي
شانه ام درمند
تايپ است، معده ام، زخم غذا، روحم، رنجور غربت، تنم، خسته از تنهايي، اما
باز مي خندم و مي گردم، زنده گي بايد كرد، زنده گي.
+ نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۴/۱۸ ساعت 20:32 توسط رضا حقیقت نژاد
|
متولد تیرماه 56/روزنامه نگار/به سیاست و جامعه شناسی علاقه مندم/درباره همین چیزها می نویسم/ با رسانه هایی چون ايلنا، كلمه، تهران امروز، مثلث، صنعت و توسعه، هفت صبح و ... همکاری داشته ام.