تفاوت های سبز انسانی و طبیعی
چند روزی شمال بود، مهد سبزها، چه از نوع طبیعی و چه از نوع انسانی. این دو نوع البته دو تفاوت آشکار با هم دارند، سبز طبیعی سبب شده است که همه بی نظمی، توسعه نیافتگی و عقب ماندگی شهرهای شمال لاپوشانی شوند. به جرات می توان گفت که شهرهای شمالی از نظر مدیریت شهری و سامان اجتماعی از عقب مانده ترین شهرهای ایران هستند ولی زیبایی ظاهری این شهرها، باعث نوعی بی توجهی ملی به این خطه شده است. اما سبز انسانی بر خلاف سبز طبیعی نشان دهنده مشتاقی و پایداری انسان ها و به خصوص جوانان برای توسعه یافته ترشدن، آزادتر بودن، پیوندخوردن با جهانی بزرگ تر و نماد مخالفت با عقب ماندگی بود. بدون شک، آن دخترک رودسری که هنوز مچ بند سبزش را باز نکرده است، آن مرد رامسری که عیدش با خاطره تلخ کهریزک آمیخته بود، رنگ هایی که بر در و دیوار رشت و فومن پاشیده اند تا سبزنوشته را کسی نبیند و ...، تنها مردمانی و دیاری نیستند که چنین می خواهند، این روزها هر جای ایران که پا نهی، همین ها را می بینی، هم چنان که در این چندماه در روستاهای شمال فارس دیدم که جوانان برای سبزها در عزای حسینی نذر می کردند، همان گونه که در روستای اهل تسنن قشم، همه دیوار نوشته ها، سبز فریاد می زدند، چه که در خانه به خانه کیش نشینان، در کوچه باغ های شیراز، دیدم، شنیدم و خواندم که گفته ها و خواسته های سبز، جزئی از رفتار، زبان و زندگی روزمره مردم شده است. بدین اعتبار است که می توان گفت نه ماه پس از آن رویدادها، نه تنها از موازنه اجتماعی به سود سبزها چیزی کاسته نشده، که با آشکاری فزون تر ناکارآمدی دولت مستقر، سبزها جاری تر و وسیع تر شده اند.
متولد تیرماه 56/روزنامه نگار/به سیاست و جامعه شناسی علاقه مندم/درباره همین چیزها می نویسم/ با رسانه هایی چون ايلنا، كلمه، تهران امروز، مثلث، صنعت و توسعه، هفت صبح و ... همکاری داشته ام.